‏نمایش پست‌ها با برچسب جان پرکینز. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب جان پرکینز. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۱ تیر ۱۸, یکشنبه

اعترافات یک جنایتکار اقتصادی


جان پرکینز مامور سازمان امنیت ملی آمریکا در صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در حالی به نوشتن خاطرات خود روی آورد که پس از سی سال خدمت صادقانه در کشور های مختلف آثار جبران ناپذیر اعمال سیاست های اقتصادی دیکته شده توسط این دو نهاد بین المللی را به چشم می دید.
خدمات صادقانه پرکینز البته نه به کشور های محل خدمت بلکه به آنچه او از آن به عنوان امپراطوری جهانی آمریکا یاد 
می کند. چنان تاثیرات جبران ناپذیر اقتصادی و زیست محیطی مخربی در کشور هایی چون اکوادور ، اندونزی و .... برجای گذاشت که به گفته خود او بسیاری از این کشور ها پس از اجرای برنامه کمک های اقتصادی صندوق و بانک جهانی به مراتب وضعیت بد تری نسبت به دهه های قبل پیداکردند:
«بیرون از پنجره ی ماشین سوبارویم ، ابرهای عظیم غبار مانند از جنگل ها و دره های باریک و تنگ پاستازا تنوره می کشید. پیراهنم از عرق خیس شد و معده ام شروع به پیچ زدن کرد ، البته نه از شدت گرمای منطقه ی حاره یا از پیچ و خم های جاده.بلکه از این رو که نقش من در نابودی این کشور زیبا بر خودم مشهود بود و از من حق طلبی می کرد. در اثر نقشی که من و هم قطارانم – جنایتکاران اقتصادی – ایفا کرده بودیم ، اکوادور امروز دروضعیتی به مراتب بدتر ا ز وضعیت قبل از ارائه ی معجزات نوین اقتصادی ، بانکداری و مهندسی قرار دارد.
مناطق وسیعی از جنگل باران زا از بین رفته است ، طوطی منحصر به فرد دم دار و پلنگ خالدار از صفحه ی زیستی آمریکای لاتین محو شده اند ، سه فرهنگ بومی اکوادور به ورطه ی نابودی کشیده شده اند و رود خانه های بکر ودست نخورده به خلاب آتش زا تبدیل شده اند.